از اواخر دهه ۱۳۹۰ نام تارا بر سر زبان ها افتاد. ایران خودرو با معرفی این سدان تازه نفس تلاش کرد ستاره ای نو در آسمان خودروهای خانوادگی روشن کند. خودرویی که حتی نامش هم یادآور درخشش است. تارا بر پایه پلتفرم پژو ۳۰۱ شکل گرفت و پس از فراز و فرودهای طولانی در سال ۱۴۰۰ به تولید انبوه رسید. پروژه ای که در میانه راه با خروج شرکای خارجی نیمه کاره ماند و بعد با تلاش مهندسان داخلی ادامه پیدا کرد تا امروز به سدانی کامپکت با ظاهری نسبتا مدرن و امکانات مناسب بازار ایران تبدیل شود. در این بررسی گرم و انسانی قرار است تمام جنبه های تارا مرور شود. از طراحی بیرونی و داخلی تا مشخصات فنی و تجربه رانندگی. از امکانات رفاهی و ایمنی تا هزینه های نگهداری و مصرف سوخت. سپس نقاط قوت و ضعف تارا در ماشین آنلاین جمع بندی می شود و در پایان مقایسه ای روشن با رقبای مهم یعنی دنا پلاس و پژو ۲۰۷ و شاهین و ام وی ام ۵۳۰ ارائه خواهد شد.
انواع مدل ها و تیپ های خودروی تارا
تارا در ابتدا با دو مدل دنده ای V1 و اتوماتیک V2 وارد بازار شد. هر دو با موتور ۱.۶ لیتری عرضه شدند اما نسخه اتوماتیک از نظر امکانات رفاهی و ایمنی دست و دل بازتر بود. سال ۱۴۰۲ نوبت به تیپ های ارتقایافته رسید. تارا V3 در نسخه دنده ای با گیربکس ۶ سرعته به جای ۵ سرعته و سانروف و تغییرات ظاهری در چراغ های عقب و جزئیات کابین معرفی شد. تارا V4 نیز نسخه فول اتوماتیک است که نسبت به V2 آپشن های بیشتری دارد و نشانه هایی مانند آنتن کوسه ای و گرافیک تازه چراغ های عقب به آن شخصیت مدرن تری می دهد. در کنار اینها نسخه های موسوم به پلاس یا تیپ LX هم عرضه شده اند تا تارا از نظر سطح امکانات در ردیف مجهزترین سدان های داخلی قرار بگیرد.
در ادامه ویژگی های طراحی بیرونی و داخلی تارا بررسی می شود. بعد سراغ قلب فنی و رفتار جاده ای آن می رویم. امکانات ایمنی و رفاهی را کنار مصرف سوخت و هزینه های نگهداری می گذاریم و سپس نقاط قوت و ضعف را شفاف بیان می کنیم. در پایان برای درک بهتر جایگاه تارا در بازار داخلی یک مقایسه رو در رو با رقبا انجام می دهیم.
طراحی بیرونی تارا
چهره تارا در نگاه اول ساده و متین است. ایران خودرو در بدنه این سدان جدید به جای اغراق و شلوغ کاری سراغ تناسب و هماهنگی رفته است. در جلو یک جلوپنجره بزرگ با خطوط افقی قرار دارد که با سپر تقسیم شده و چراغ های کشیده در امتداد لبه بالایی آن نشسته اند. در دو گوشه پایین سپر نور روز ال ای دی و مه شکن ها دیده می شوند تا کمی حس پویایی به چهره بیفزایند.
از نمای جانبی تناسبات یک سدان کامپکت چشمگیر است. ستون ها خوش تراش هستند و یک خط شانه ممتد از گلگیر جلو تا چراغ عقب کشیده نقد و بررسی خودرو می شود و بدنه را مرتب و یکپارچه نشان می دهد. در مدل پایه رینگ ها فولادی هستند و ظاهری ساده دارند اما در نسخه های اتوماتیک و تیپ های بالاتر رینگ آلومینیومی ۱۶ اینچی ظاهر را شیک تر و سواری را لطیف تر می کند.
در عقب ماجرای چراغ های پیوسته بحث برانگیز بود. مدل های اولیه با یک نوار قرمز میان دو چراغ در شب نمایی یکپارچه می ساختند که بعضی دوست داشتند و بعضی نه. در نسخه های جدیدتر V3 و V4 گرافیک داخلی چراغ ها تازه تر شده و آنتن سنتی سقف جای خود را به آنتن کوسه ای داده است تا نمای کلی مدرن تر شود.
جمع بندی این بخش روشن است. تارا زیاده گویی نمی کند اما آبرومند و به روز می ایستد. همین میانه روی باعث می شود دیرتر از چشم بیفتد و برای سلیقه های مختلف قابل قبول بماند. میراث فرانسوی پلتفرم هم در تناسبات هندسی بدنه دیده می شود و به چشم نواز بودن کلی کمک می کند.
طراحی داخلی و کابین تارا
با باز کردن درها فضای آشنا و کاربردی خودنمایی می کند. داشبورد نسبت به نسل های قدیمی ایران خودرو ساده تر و مرتب تر طراحی شده اما هنوز در قیاس با دنیا کمی محافظه کار به نظر می رسد. جنس متریال عمدتا پلاستیک سخت است ولی تریم های نقره ای مات روی داشبورد و رودری ها از یکنواختی کم می کنند. صندلی های تیپ پایه با روکش پارچه ای مشکی عرضه می شوند و در تیپ های بالاتر ترکیب چرم مصنوعی و پارچه حس بهتری می دهد. در نسخه های اتوماتیک فرمان روکش چرمی دارد و همین لمس اولیه را دلنشین تر می کند.
در ردیف جلو وضعیت راحت و تسلط دید خوب است. ارگونومی صندلی ها و چیدمان ادوات منطقی است و نمایشگر ۷ اینچی در مرکز کنسول به راحتی در دسترس قرار دارد. در سری های جدیدتر جابجایی کلیدهای شیشه بالابر از کنسول وسط به رودری ها استفاده روزمره را طبیعی تر کرده است. در ردیف عقب برای قدبلندها فضای پا محدود است و سه نفر بزرگسال در مسیرهای طولانی کمی احساس فشردگی خواهند داشت. با این حال برگ برنده تارا در سفرها صندوق بار بسیار بزرگ آن است. حجمی حدود ۶۴۰ لیتر که از بسیاری رقبا بزرگ تر است و حتی با برخی خودروهای یک کلاس بالاتر برابری می کند. برای خانواده های اهل سفر این مزیت کوچک نیست.
کیفیت مونتاژ در سری های نخست بی نقص نبود و گاهی صدای جزئی در کابین یا ایراد ریز برقی گزارش شد که به مرور در تولیدات جدیدتر بهبود پیدا کرده است. در مجموع فضای داخلی تارا ساده و کم ادعا است اما کار را راه می اندازد و برای استفاده روزمره مناسب است. کسانی که به کابین های پر زرق و برق چینی عادت دارند شاید آن را خنثی ببینند اما بسیاری از خانواده ها همین آرامش بصری و کاربردی بودن را ترجیح می دهند.
مشخصات فنی و پیشرانه تارا
قلب تارا یک پیشرانه ۱۶۰۰ سی سی چهار سیلندر از خانواده TU5P یا همان TU5 پلاس است. نسخه ارتقایافته موتوری که سال ها روی ۲۰۶ و ۲۰۷ امتحان پس داده. با زمان بندی متغیر سوپاپ ها و بهبودهای مدیریتی اکنون توانی در حدود ۱۱۳ اسب بخار و گشتاوری نزدیک به ۱۴۴ نیوتن متر ارائه می دهد. این اعداد برای یک سدان شهری کافی هستند و در عوض با استهلاک منطقی و نگهداری آشنا همراه می شوند.
انتقال نیرو بسته به تیپ به دو گیربکس سپرده می شود. مدل دنده ای در ابتدا ۵ سرعته بود اما نسخه V3 با ۶ دنده عرضه شد تا در سرعت کروز دور موتور پایین تر بایستد و هم شتاب ثانویه و هم مصرف سوخت بهتر شود. شتاب صفر تا صد نسخه دستی حدود ۱۲ ثانیه گزارش می شود که اندکی از مدل ۵ دنده بهتر است. نسخه اتوماتیک از همان ابتدا با گیربکس ۶ سرعته معرفی شد. تعویض ها نرم و هماهنگ هستند و برای رفت و آمد شهری دلپذیر عمل می کنند. شتاب صفر تا صد نسخه اتوماتیک حدود ۱۳ ثانیه است. تمرکز کلی روی راندمان و آسایش شهرنشینی بوده نه رکوردشکنی.
تعلیق جلو از نوع مک فرسون و عقب نیمه مستقل با تیر پیچشی است. ترکیبی آزمون پس داده که راحتی و کنترل را متعادل می کند. ترمزهای دیسکی در هر چهار چرخ با سامانه های ایمنی مانند ABS و EBD همراه هستند و فرمان برقی ضمن کاهش مصرف سوخت نرمی دلنشینی در شهر ارائه می دهد. از نظر ابعاد و وزن نیز تارا در محدوده سدان های خانوادگی کامپکت قرار می گیرد. نسخه دستی حدود ۱.۱ تن و اتوماتیک حدود ۱.۲ تن وزن دارند و نسبت قدرت به وزن در حد متوسط است. پس انتظار شتاب طوفانی منطقی نیست اما برای زندگی روزمره کافی است.
تجربه رانندگی با تارا
رفتار تارا در رانندگی روزانه آرام و قابل پیش بینی است. فرمان برقی سبک کار را در ترافیک و پارکینگ های تنگ بسیار آسان می کند. شعاع گردش مناسب کمک می کند در کوچه های باریک راحت تر مانور داده شود. دید رو به جلو و طرفین خوب است و آینه های بزرگ دید عقب را کامل می کنند. تنها نکته احتیاطی لبه بلند صندوق است که هنگام دنده عقب باید مراقب بود. خوشبختانه سنسورهای عقب به صورت استاندارد و دوربین عقب در تیپ های مجهز این نگرانی را تا حد زیادی برطرف می کنند.
شتاب گیری در هر دو نسخه نرم و یکنواخت است. در نسخه دستی کلاچ سبک و الگوی تعویض دنده ها دوست داشتنی است. در سبقت های ناگهانی نیاز است دنده پایین بیاید تا دور موتور در نقطه مناسب قرار بگیرد. نسخه اتوماتیک با تعویض های نرم و به موقع برای ترافیک های شهری گزینه ای راحت و کم استرس است. برای سبقت جاده ای باید پدال را عمیق تر فشار داد تا معکوس سریع تر انجام شود و دور موتور بالا بماند.
کیفیت سواری روی دست اندازها خوب است. چاله های معمولی با ضربه های جمع و جور پشت سر گذاشته می شوند و تنها در ناهمواری های بزرگ تکان عرضی مختصری حس می شود. عایق بندی کابین در سرعت های معمول شهری رضایت بخش است و تا حدود ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت صدای باد و موتور مزاحمتی جدی ایجاد نمی کند. نقطه قوت مهم تارا حضور کنترل پایداری الکترونیکی است. در مانورهای ناگهانی یا پیچ های تند خودرو تمایل کمتری به کم فرمانی دارد و راننده اعتماد به نفس بیشتری می گیرد. ترمزها نیز با کمک سامانه های کمکی در توقف های شدید پایداری خوبی نشان می دهند و مسافت ترمزگیری رقابتی است.
جمع بندی این بخش روشن است. تارا برای روزمرگی ساخته شده. آرام و پیش بینی پذیر و دوست خانواده ها. اگر انتظار آدرنالین بالا ندارید این خودرو همسفر مطمئنی در شهر و جاده خواهد بود و خستگی کمتری به سرنشینان تحمیل می کند.
امکانات رفاهی و ایمنی تارا
لیست امکانات ایمنی تارا برای یک خودروی داخلی کامل و امیدوارکننده است. کنترل پایداری ESC و کنترل کشش TCS و ترمز کمکی BA و توزیع نیروی ترمز EBD و دستیار شروع حرکت در سربالایی HSA در تمام تیپ ها حضور دارند. در بخش ایمنی غیرفعال نسخه دستی دو کیسه هوا دارد و نسخه های اتوماتیک به چهار کیسه هوا یعنی جلو و جانبی مجهز شده اند. ساختار بدنه تقویت شده و در طراحی به حفاظت از عابر پیاده توجه شده است.
در بخش رفاهی هم حتی تیپ پایه دست خالی نیست. کروز کنترل و فرمان برقی چندکاره و نمایشگر لمسی ۷ اینچی و سنسور و دوربین عقب و سنسور نور و باران و تهویه دیجیتال غیراتوماتیک و شیشه های برقی مجهز به آنتی ترپ و آینه های برقی با گرمکن از جمله امکانات پرکاربرد هستند. در تیپ های V3 و V4 سطح رفاه بالاتر می رود. سانروف برقی و ورود و استارت بدون کلید و صندلی های جلو برقی و حتی گرمکن صندلی جلو در دسترس است. شاید از تجهیزات لوکس بسیار پیشرفته خبری نباشد اما آنچه برای زندگی واقعی لازم است روی این خودرو نصب شده و مهم تر این که عملا استفاده می شود.
مصرف سوخت تارا
یکی از دلایل محبوبیت تارا راندمان سوخت آن است. بر پایه اعداد کارخانه مصرف ترکیبی نسخه دستی حدود ۷.۲ لیتر و نسخه اتوماتیک حدود ۷.۵ لیتر در صد کیلومتر اعلام شده است. در واقعیت شهری عددی نزدیک به ۸ لیتر دیده می شود و در جاده با رانندگی آرام ۶ تا ۷ لیتر قابل دستیابی است. دنده ششم در بزرگراه کمک می کند دور موتور پایین و مصرف منطقی بماند. استاندارد آلایندگی یورو ۵ و قابلیت رسیدن به یورو ۶ و کاتالیست های به روز نیز به کاهش آلایندگی کمک می کنند.
در مقایسه با رقبا تارا چهره ای کم مصرف دارد. دنا پلاس توربو معمولا مصرف بالاتری نشان می دهد و شاهین نیز در محدوده حدود ۸ لیتر قرار می گیرد. نسبت به پژو ۲۰۷ اتوماتیک با گیربکس ۴ سرعته قدیمی نیز تارا یک سر و گردن اقتصادی تر است. پس از نظر هزینه بنزین این سدان خانواده را تحت فشار نمی گذارد.
هزینه های نگهداری و استهلاک تارا
پایه های فنی آشنا و شبکه خدمات گسترده مزیت های مهم تارا هستند. خانواده TU5 سال ها در کشور سرویس شده و قطعات مصرفی آن همه جا پیدا می شود. نسخه پلاس تغییرات بنیادی ندارد و تعمیرکاران با آن غریبه نیستند. برنامه سرویس منطقی است. تعویض روغن هر ۸ تا ۱۰ هزار کیلومتر بسته به شرایط رانندگی. تعویض شمع ها حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار کیلومتر. تعویض تسمه تایم معمولا نزدیک ۶۰ هزار کیلومتر. لنت های ترمز با توجه به سبک رانندگی عمر متفاوتی دارند اما قطعاتشان در بازار به وفور یافت می شود.
جلوبندی و تعلیق طراحی ساده و کارآمدی دارد و در صورت رانندگی معمولی استهلاک خارج از عرف نشان نمی دهد. گزارش های اولیه از سری های نخست درباره برخی ضعف های جزئی مثل باتری یا ایراد ریز برقی شنیده شد که در دوره گارانتی برطرف گردید و در تولیدات جدید کمتر مشاهده می شود. هزینه های جاری مانند بیمه نیز در سطح معمول این کلاس است. نتیجه منطقی است. تارا خودرویی با هزینه نگهداری متوسط و قابل پیش بینی است و با رسیدگی به موقع دردسر خاصی ایجاد نمی کند.
بازار خرید و فروش و ارزش نگهداری
تارا در بازار صفر و کارکرده حضور قابل توجهی پیدا کرده است. استقبال از پیش فروش ها نشان داد مشتری ایرانی برای پلتفرم جدید و ترکیب فناوری آشنا ارزش قائل است. هرچند قیمت کارخانه و بازار فاصله دارد اما جایگاه تارا در کنار دنا پلاس و پژو ۲۰۷ و شاهین محکم است. بسیاری از خریداران به خاطر ایمنی به روزتر و صندوق بسیار بزرگ و کابین خانوادگی آن را ترجیح می دهند.
در بازار دست دوم نیز تصویر امیدوارکننده است. تارا به لطف خدمات پس از فروش گسترده و وفور قطعات در بلندمدت گزینه ای مطلوب باقی می ماند و نگرانی از تامین قطعه و تعمیرات کمتر است. با افزایش تیراژ تولید انتظار می رود نمونه های کارکرده بیشتری عرضه شوند و همین فراوانی به شفافیت قیمت و سهولت خرید و فروش کمک می کند. اگر روند بهبود کیفیت ساخت ادامه داشته باشد ارزش نگهداری تارا نیز پایدار می ماند و از برخی رقبا بهتر حفظ می شود.
نقاط قوت و ضعف تارا
نقاط قوت
پلتفرم مدرن تر و ایمنی بالاتر با رعایت استانداردهای جدید و حضور سامانه های ایمنی فعال
امکانات رفاهی کافی و کاربردی مانند کنترل پایداری و چهار ایربگ در مدل های اتوماتیک و کروز کنترل و سانروف و ورود بدون کلید
پیشرانه آشنا و کم استهلاک با قطعات فراوان و شبکه خدمات گسترده
مصرف سوخت اقتصادی مناسب شهر و جاده
صندوق بسیار بزرگ که برای خانواده های اهل سفر نعمتی واقعی است
سواری متعادل و فرمان پذیری مطمئن در کنار فرمان برقی سبک
نقاط ضعف
شتاب و کشش برای علاقه مندان به رانندگی تهاجمی کافی نیست به ویژه در نسخه اتوماتیک
مواد کابین اقتصادی است و بعضی قطعات در سری های نخست کیفیت مونتاژ ایده آل نداشتند
طراحی داخلی محافظه کارانه و نه چندان هیجان انگیز
فضای پای ردیف عقب برای قدبلندها محدود است
نبود نسخه قوی تر یا توربو برای کسانی که قدرت بالاتر می خواهند
برخی ایرادهای جزئی در سری های ابتدایی که البته به مرور کاهش یافته است
تارا در برابر رقبا
تارا در برابر دنا پلاس
دنا پلاس با موتور ۱.۷ لیتری در نسخه توربو سریع تر است اما مصرف بالاتر و حساسیت نگهداری بیشتری دارد. تارا با پلتفرم تازه تر و ایمنی فعال کامل و صندوق بزرگ تر انتخابی منطقی تر برای خانواده ها است. اگر شتاب اولویت اصلی باشد دنا توربو برنده است و اگر تعادل و آرامش مهم باشد کفه ترازو به سمت تارا سنگین می شود.
تارا در برابر پژو ۲۰۷
پژو ۲۰۷ کوچکتر و چابک تر است و برای تردد شهری و علایق جوانانه جذاب به نظر می رسد. اما فضای کابین و صندوق محدود است و سطح ایمنی فعال پایین تر از تارا قرار می گیرد. نسخه اتوماتیک ۲۰۷ با گیربکس ۴ دنده هم پرمصرف تر است. برای خانواده ها تارا انتخاب کامل تری خواهد بود.
تارا در برابر شاهین سایپا
شاهین با موتور ۱.۵ لیتری توربو روی کاغذ گشتاور بیشتری دارد اما وزن بالاتر و تنظیمات متفاوت باعث می شود در عمل چابکی آن کمابیش مشابه باشد. سطح امکانات رفاهی و ایمنی دو خودرو نزدیک شده است. با این حال پایداری و حس فرمان پذیری تارا اندکی بهتر ارزیابی می شود و صندوق بسیار بزرگ آن برگ برنده مهمی است. قیمت شاهین معمولا کمی پایین تر است اما تارا با پلتفرم مدرن تر و کیفیت مونتاژ رو به بهبود در مجموع جذاب تر جلوه می کند.
تارا در برابر ام وی ام ۵۳۰
ام وی ام ۵۳۰ خودرویی قدیمی تر است که تنها به صورت کارکرده در بازار حضور دارد. موتور ۲ لیتری آن مصرف بیشتری دارد و امکانات ایمنی و رفاهی اش با استانداردهای امروز فاصله دارد. تامین قطعات و هزینه نگهداری نیز به دلیل سن خودرو چالش برانگیزتر است. تقریبا در همه شاخص ها تارا برتری دارد و فقط قیمت پایین نمونه های کارکرده ۵۳۰ می تواند وسوسه ایجاد کند که آن هم با هزینه های پس از خرید تعادلش را از دست می دهد.
جمع بندی نهایی
تارا تلاشی جدی برای تازه سازی سبد محصولات داخلی است. سدان خانوادگی که با اتکا به ریشه فرانسوی پلتفرم و تجربه چند دهه ای پیشرانه TU5 مجموعه ای متعادل از ویژگی های خوب را یکجا ارائه می دهد. ظاهر متناسب و کابین کاربردی و امکانات ایمنی به روز و سواری راحت و مصرف اقتصادی در کنار صندوق بسیار بزرگ تصویری می سازد که برای بخش بزرگی از خانواده های ایرانی قانع کننده است. در مقابل باید پذیرفت که شتاب چشمگیر یا کابین لوکس در کار نیست و برخی جزییات مونتاژ در سری های نخست جای بهبود داشته است. با این همه تارا در بیشتر زمینه ها عملکردی رقابتی نشان می دهد و برای کسانی که خودرویی مطمئن برای استفاده روزمره می خواهند انتخابی منطقی و آرامش بخش است. با انجام سرویس های دوره ای و نگهداری به موقع این ستاره تازه وارد می تواند سال ها همسفر مطمئن جاده های ایران باشد.